loading...
مرکز دانلود مذهبی
دانلودی ها

با عرض سلام و خوش آمد، خدمت شما عزيزان
اين وبلاگ سعي دارد به مرکز دانلود منتخب مذهبي تبديل شود و زيباترين گنجينه هاي صوتي، تصويري و... را براي دانلود در اختيار شما قرار دهد.
براي توسعه ي وبلاگ و زيبا سازي به نظرات شما عزيزان  نيازمنديم
عزيزاني که علاقه مند به اشتراک گذاشتن صوت، متن و... يا همکاري در هر بخشي هستند، درخواست نويسندگي خودشون را 
براي ما ارسال نمايند...
09210866270

اوصاف علی

عارف روشن ضمیر بازدید : 304 یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی

هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی

شاعر : امیر عظیمی

عارف روشن ضمیر بازدید : 317 یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

گفتم منم اهل خطا، گفتی که بخشیدم، بیا
گفتم شکستم توبه ها، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم شکسته بالم و پیش نگاهت لالم و
الکن شدم وقت دعا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که ای ستّار من، ای حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی که بخشیدم، بیا

مبعث پیامبر

عارف روشن ضمیر بازدید : 265 پنجشنبه 16 اردیبهشت 1395 نظرات (0)
از بعثت او جهان جوان شد
 
🌟گیتی چو بهشت جاودان شد
 
🌟این عید به اهل دین مبارک
 
🌟بر جمله مسلمین مبارک
 
﴿اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج﴾
_______________________

ولادت امام علی و روز پدر

عارف روشن ضمیر بازدید : 253 چهارشنبه 01 اردیبهشت 1395 نظرات (0)

لعنت به دشمن علی

لعن ما باشد جواب لعن ها           پاسخ زخم زبان و طعن ها

لعن اعلان برائت از عدوست         بغض تاریخ است که، اندر گلوست

لعن شد مولای ما هشتاد سال          حال می گوئید ای شیعه منال؟؟؟؟؟

لعنتی که بر لبان شیعه است           جلوۀ رنج نهان شیعه است

لعن یعنی آتشی در سینه ها       دفتر ابراز بغض و کینه ها

لعن شرح اعتراض ما بود            چون شعار مرگ بر اعدا بود

لعن یعنی مرگ بر کفر و نفاق             آن که در امت فکند این انشقاق

لعن یعنی یک عبادت یک دعا             بر علیه دشمن دین خدا

لعن رسمی عاطفی دینی بود              کاشف از نوعی جهان بینی بود

لعن یک اصل است نزد شیعیان               می کند اصل تبری را بیان

لعن یعنی فاطمی هستیم ما               با علی عهد وفا بستیم ما

لعن یعنی ما سپاه حیدریم               گوش بر فرمان چو مالک اشتریم

لعن لشکر های غیبی خداست           لشکری بی ابتدا بی انتهاست

لعن یعنی با عدو بیگانه ایم               با خدا هستیم با اعدا نه ایم

لعن یعنی شادی قلب رسول             انتقام از خصم زهرای بتول

اشعار امام علی

عارف روشن ضمیر بازدید : 314 پنجشنبه 09 مهر 1394 نظرات (0)

توی نجف یه خونه بود 

توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود 
اسم صاحاب اون خونه مولای مردا علی بود 
نصف شبا بلند می شد یه کیسه داشت که بر می داشت 
خرما و نون و خوردنی هر چی که داشت تو اون می ذاشت 
راهی ی کوچه ها می شد تا یتیمارو سیر کنه 
تا سفره ی خالیشونو پُر از نون و پنیر کنه 
شب تا سحر پرسه می زد پس کوچه های کوفه رو 
تا پُرِ بارون بکنه باغای بی شکوفه رو 
عبادت علی مگه می تونه غیر از این باشه 
باید مثِ علی باشه هر کی که اهل دین باشه 
بعدِ علی کی می تونه محرم رازِ من باشه 
دردِ دلم رو گوش کنه تا چاره سازِ من باشه 
فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون می کنه 
آسمون شهرمونو ستاره بارون می کنه 
چشاتو وا کن آقا جون بالای خستمو ببین 
منو نگا کن آقا جون دل شکستمو ببین 

از مرحوم محمد رضا آقاسی

عید غدیر خم 94

عارف روشن ضمیر بازدید : 380 پنجشنبه 09 مهر 1394 نظرات (0)

علی در عرش بالا بی نظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است

 

Doostiha-IR

سلام ای دل ز ولایت علی شادی کن
احساس غرور و فخرو آزادی کن،
بادسته گلی پراز درود و صلوات
از روز غدیر شادیش یادی کن

Doostiha-IR

روزی که علی ذکر لب مردم بود
یک فتنه خفته بین مردم گم بود
هر چند محرّم آید از راه ، ولی
آغاز محّرم از غدیر خُم بود

Doostiha-IR

فضیلتهای شب نیمه شعبان

عارف روشن ضمیر بازدید : 281 سه شنبه 05 خرداد 1394 نظرات (0)
هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگی او ، یاد بزرگی او(تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحب و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام می‏دهد، خواهد بخشید..
مهر: نیمه شعبان علاوه بر اینکه روز و زمان خجسته میلاد امام عصر(عج) است، فرصت معنوی مناسب و ارزشمندی برای راز و نیاز با خالق هستی و نزدیکی هرچه بهتر و بیشتر به معبود و کسب برکات الهی است .

این شب از چنان اهمیتی برخوردار است که هم ردیف و هم پای شبهای قدر قرار دارد و از این موقعیت می توان چون شبهای قدر ماه مبارک رمضان، برای کسب خیرات و برکات معنوی بهره برد و نهایت تلاش را برای کسب فیض داشت.

از پیامبر اکرم در این زمینه روایتهای بسیاری نقل شده از جمله اینکه:

شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل به بالین من آمد و گفت: ای محمد چگونه در این شب خوابیده‏ای؟ پرسیدم: ای جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ای محمد، پس مرا از جایم بلند کرد و به سوی بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن امشب درهای آسمان گشوده می‏شوند، درهای رحمت باز می‏گردند و همه درهای خشنودی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزی، نیکی و بخشایش نیز گشوده می‏شوند.

... ای محمد، هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند (تسبیح)، ذکر یگانگی او ، یاد بزرگی او(تکبیر)، راز و نیاز با او (دعا)، نماز، خواندن قرآن، نمازهای مستحب و آمرزش خواهی (استغفار) صبح کند، بهشت جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام می‏دهد، خواهد بخشید... .(1)

پرسشی که با مطالعه روایتهای بالا به ذهن خطور می‏کند این است که چرا با این که در بسیاری از روایات تصریح شده که تعیین زمان مرگ مردمان و تقسیم روزی آنها در شب قدر و در ماه مبارک رمضان صورت می‏گیرد، در دو روایت یاد شده شب نیمه شعبان به عنوان زمان تقدیر امور مزبور ذکر شده است؟

مرحوم سید بن طاووس ( 664 قمری) در پاسخ به این پرسش که تفاوت شبهای قدر و شب نیمه شعبان برای تعیین سرنوشت چیست، گفته است:

"شاید مراد روایات مزبور این باشد که تعیین زمان مرگ و تقسیم‏روزی به صورتی که احتمال محو و اثبات آن وجود دارد، در شب نیمه شعبان صورت می‏گیرد اما تعیین حتمی زمان مرگ و یا تقسیم حتمی روزیها در شب قدر انجام می‏شود و شاید مراد آنها این باشد که در شب نیمه شعبان امور مزبور در لوح محفوظ تعیین و تقسیم می‏شوند، ولی تعیین و تقسیم آنها در میان بندگان در شب قدر واقع می‏شود.

این احتمال هم وجود دارد که تعیین و تقسیم امور یاد شده در شب قدر و شب نیمه شعبان صورت گیرد، به این معنا که در شب نیمه شعبان وعده به تعیین و تقسیم امور مزبور در شب قدر داده می‏شود. به عبارت دیگر اموری که در شب قدر تعیین و تقسیم می‏گردند، در شب نیمه شعبان به آنها وعده داده می‏شود. همچنان که اگر پادشاهی در شب نیمه شعبان به شخصی وعده دهد که در شب قدر مالی را به او می‏بخشد ... (2)

کمیل بن زیاد از یاران امام علی (ع) چنین روایت می‏کند که:

در مسجد بصره نزد مولایم امیرالمومنین نشسته بودم و گروهی از یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در این میان یکی از ایشان پرسید: معنای این سخن خداوند که: فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب هر امری با حکمت معین و ممتاز می‏گردد،(سوره دخان، آیه 44)چیست؟ حضرت فرمودند:

"قسم به کسی که جان علی در دست اوست همه امور نیک و بدی که بر بندگان جاری می‏شود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم می‏شود. هیچ بنده‏ای نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعای خصر بخواند، مگر آن که دعای او اجابت شود.» پس از آن که امام از ما جدا شد، شبانه به منزلش رفتم. امام پرسید: چه شده است ای کمیل؟ گفتم ای امیرمومنان آمده‏ام تا دعای خصر را به من بیاموزی، فرمود:

بنشین ای کمیل هنگامی که این دعا را حفظ کردی خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یاری و کفایت می‏کند و تو را روزی می‏دهد، و از آمرزش او برخوردار می‏شوی، ای کمیل به خاطر زمان طولانی که تو با ما همراه بوده‏ای بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود...[متن دعای کمیل] (3)
 

اس ام اس نیمه شعبان

عارف روشن ضمیر بازدید : 291 سه شنبه 05 خرداد 1394 نظرات (0)

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست

توفان زده‏ ام مرا نجاتی بفرست

فرمود که با زمزمه یا مهدی

نذر گل نرگس صلواتی بفرست

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته

زهی خجسته زمانی که یار باز آید

به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید

اگر فدای امام زمان نخواهد شد

ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد

ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت

ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت

صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

شاید آن روز که سهراب نوشت:

"تا شقایق هست زندگی باید کرد"

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت

باید اینگونه نوشت:

هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس

زندگی بی مهدی

زندگی با غم‏هاست

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بیدار شویم نمازمان قضاست...

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

ای مدنی‏برقع و مکی نقاب

سایه‏نشین، چند بود آفتاب

منتظران را به‏لب آمد نفس

ای ز تو فریاد به فریاد رس

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک،

پلی از نیاز می زدم. پلی از انتظار،
از غیبت تا ظهور

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی !
عجیب تر آن كه چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه كوششی ، نه ت 
فقط نشسته و گفتیم :
خدا كند كه بیایی

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد

ادامه مطلب مراجعه کنید....

زندگانی امام جواد عليه السلام

عارف روشن ضمیر بازدید : 235 جمعه 04 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

نام مبارك امام نهم «محمد»، كنيه‌ي حضرت «ابوجعفر» و لقب او «تقي» و «جواد» ، ولادت ايشان در سال 195 ه.ق در شهر مدينه بوده، در روز و ماه ولادت آنجناب بين مورخين اختلاف شده، عده‌اي آنرا نيمه ماه رمضان و بعضي دهم ماه رجب ذكر كرده‌اند.

مادر حضرت «سبيكه» از خاندان «ماريه‌ي قبطيه»» همسر پيامبر خدا به شمار مي‌رود، از نظر فضائل اخلاقي در درجه‌ي والايي قرار داشت و برترين زنان زمان خود بود. امام هشتم حضرت علي بن موسي الرضا (عليه‌السلام) از او به عنوان بانويي منزه و پاكدامن ياد مي‌فرمود.

به هنگام شهادت پدر بزرگوار خويش، حضرت حدود هشت سال داشتند.
ـ خلفاي معاصر حضرت
دو خليفه‌ از خلفاي عباسي معاصر با عصر امام جواد (عليه‌السلام) بودند.
1ـ مأمون (193-218)
2ـ معتصم (218-227)
ـ امامت در سنين كودكي
در امر امامت آنچه مهم است، تنصيص امام سابق بر امامت امام پس از خود مي‌باشد كه شيخ مفيد آنرا از شماري از اصحاب بزرگ و نزديك به امام (عليه‌السلام) درباره‌ي امامت امام جواد (عليه‌السلام) نقل كرده از آن جمله: علي بن جعفر بن محمد الصادق (عليهماالسلام)، صفوان بن يحيي، معمر بن خلّاد، حسين بن بشّار، ابن ابي نصر بزنطي، ابن قيام واسطي، حسن بن جَهم، ابويحيي صنعاني خيراتي و گروهي ديگر.
از اين روايات به خوبي برمي‌آيد كه امام رضا (عليه‌السلام) در موارد متعدد و مناسبتهاي گوناگون، امامت فرزند بزرگوارشان را گوشزد كرده و اصحاب را در جريان امر گذاشته است و نزد شيعيان و علماء شيعه اصلا مسئله‌ي كوچكيِ سنّ مطرح نبوده بلكه عقيده ايشان بر اين پايه بوده كه اگر امر از جانب خدا باشد فرقي بين طفل يك روزه و شيخ صد ساله نيست و اين از مسلمات عقائد شيعه است.
اما از آنجا كه حضرت جواد (عليه‌السلام) نخستين امامي بود كه در سن كودكي جانشين پدر بزرگوار خود امام رضا (عليه‌السلام) گشت طبعاً بين ضعفاي شيعه و همچنين علماء اهل سنت و فِرَق ديگر اين سؤال پيش مي‌آمد كه چگونه يك انسان 8 ساله مي‌تواند مسؤوليت حساس و سنگين امامت و پيشوايي مسلمانان را برعهده بگيرد و بعبارت ديگر آيا ممكن است انساني در چنين سن بتواند جانشين پيامبر خدا باشد؟
از اينرو گروههاي مختلفي از شيعيان براي اطمينان قلب از راههاي دور و نزديك به محضر امام (عليه‌السلام) شرفياب شده و بعد از سؤالهاي گوناگوني كه از جنابش مي پرسيدند و معجزات و غيب‌گويي‌هاي حضرت، دلشان آرام گشته و به امامت آنحضرت اقرار مي‌كردند. مجالس زيادي امام (عليه‌السلام) براي پاسخ گويي به سؤالات ايشان حاضر شد و از آنجا كه علم او علم رسول الله بود به تمامي سؤالات ايشان پاسخ مي‌داد.
گاهي بعضي از دوستان حضرت متعرّض كمي سن آنحضرت مي‌شدند، آن حضرت در جواب، اشاره به جانشيني سليمان از داود (علي نبينا و آله و عليهما السلام) كرده و مي‌فرمود: حضرت سليمان، هنگامي كه هنوز كودكي بيش نبود و گوسفندان را به چرا مي برد، حضرت داود او را جانشين خود كرد، در حالي كه عبّاد و علماي بني اسرائيل اين عمل او را انكار مي‌كردند.
در اينجا لازم به ذكر است كساني كه عقائد شيعه را زير سؤال مي‌برند و بدون علم و آگاهي، سخن از بطلان عقيده‌ي شيعه از جمله صحيح بودن امامت يك طفل به ميان مي‌آورند بايد به آنها گفته شود كه شما حتي كلام خدا را نخوانديد و نفهميديد. خداوند درباره‌ي حضرت يحيي مي فرمايد:«و آتيناه الحكم صبيّاً ؛ يعني ما به يحيي در كودكي مقام نبوت داديم.»
حضرت عيسي (علي نبينا و آله و عليه‌السلام) در گهواره فرمود: « انّي عبدالله آتاني الكتاب و جعلني نبيّا ؛ من بنده‌ي خدا هستم او به من كتاب عطا كرده و مرا پيامبر قرار داده است.»
امام رضا (عليه‌السلام) به يكي از ياران خود به نام «معمر بن خلاد» فرمودند: « من ابو جعفر را جانشين خود قرار دادم، ما خانداني هستيم كه كوچكتران ما مو به مو از بزرگانمان ارث مي‌برند.»
ـ مناظرات علمي امام جواد (عليه‌السلام)
يكي از شاخصه‌هاي دوران امامت امام جواد (عليه‌السلام) تشكيل مجالس مناظره و سؤال و جواب از وجود مقدس آن حضرت بود. امام (عليه‌السلام) از دو جهت به مناظرات علمي دعوت مي‌شد. نخست از طرف شيعيانِ خود كه با توجه به سنّ كم آن حضرت مي‌خواستند علم الهي امام را دريابند. دوم از جانب حكومت، به ويژه مأمون و معتصم. از آنجا كه شيعيان، مدّعي علم الهي براي امامان خود بودند، خلفاء مي‌كوشيدند با تشكيل مجالس مناظره، آنان را رودرروي برخي از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شايد در پاسخ برخي از پرسشها درمانده شده و شيعيان از اين رهگذر، در اعتقاد خود دچار مشكل شوند. البه در ظاهر هدف خود را عكس آنچه گذشت نشان مي‌دادند و بگونه‌اي وانمود مي‌كردند كه براي نشان دادن دانش امام دست به اين اقدام زده‌اند.
ـ مناظره درباره‌ي فضائل خلفاء
در ضمن مناظراتي كه با حضرت جواد (عليه‌السلام) مي‌شد يحيي بن اكثم كه از قضات مشهور و علماء بنام آنزمان بود سؤالاتي در باب فضائل خلفاء از آنحضرت نمود. ابتدا روايتي را مطرح كرد كه در ضمن آن چنين آمده: جبرئيل از طرف خدا به رسولش گفت: از ابوبكر سؤال كن، آيا او از من راضي است؟ من كه از او راضي هستم.
امام (عليه‌السلام) در آن مجلس كه تعداد زيادي از علماي اهل سنت حضور داشتند فرمود:« من منكر فضل ابوبكر نيستم، ولي كسي كه اين روايت را نقل كرده مي‌بايست به روايتي كه از رسول خدا نقل شده و همه حديث شناسان صحّت آن را پذيرفته‌اند توجه داشته باشد، مبني بر اينكه آن حضرت در حجة الوداع فرمود: « نسبت سخنان دروغ و ساختگي بر من زياد شده و پس از اين زيادتر خواهد شد. كساني كه دروغ بر من مي‌بندند جايگاهشان از آتش پر خواهد شد. هنگامي كه حديثي از طرف من به شما مي‌رسد، آن را به كتاب خدا و سنت من عرضه كنيد، در صورتي كه با آن دو موافقت داشت آن را بپذيريد وگرنه كنارش بگذاريد. اكنون حديثي كه تو نقل مي‌كني، با كتاب خدا موافق نيست، زيرا خداوند در قرآن مي فرمايد: « و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد » يعني «و ما انسان را آفريديم و آنچه كه نفسش به آن وسوسه مي‌كند را مي‌دانيم و ما از رگ گردن به او نزديكتريم.»
آيا خدا از رضا و سخط ابوبكر آگاهي نداشت كه از او مي‌پرسد؟
پس از آن يحيي درباره‌ي روايت « مَثَل ابي بكر و عمر في الارض كَمَثَل جبرئيل و ميكائيل في السماء» پرسيد. معناي اين جمله يعني « مَثَل ابوبكر و عمر در زمين مَثَل جبرئيل و ميكائيل در آسمان است.» امام (عليه‌السلام) در جواب فرمودند: « محتواي اين روايت درست نيست؛ زيرا جبرئيل و ميكائيل همواره بندگي خدا را نموده و لحظه‌اي عصيان و نافرماني او را ننموده‌اند، در حاليكه ابوبكر و عمر پيش از آن كه اسلام بياورند، سالهاي طولاني مشرك بوده‌اند.
آنگاه يحيي از حديث « ابوبكر و عمر سيدا كهول اهل الجنّة » پرسيد. معناي اين جمله يعني «ابوبكر و عمر دو آقاي پيرمردان اهل بهشت هستند.» امام فرمود: « در بهشت جز جوان كسي وجود نخواهد داشت تا آن دو نفر, سيد و سرور آن پيران باشند.
لازم به ذكر است كه اهل سنت اين حديث را در مقابل كلام رسول خدا (صلي الله عليه و آله) كه فرمودند:« الحسن و الحسين سيدا الشباب اهل الجنّة؛ يعني حسن و حسين (عليهماالسلام) دو سرور جوانان اهل بهشتند» جعل كرده‌اند.
سپس يحيي درباره‌ي حديث « انّ عمر بن الخطاب سراج اهل الجنّة » سؤال كرد. يعني «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.» امام فرمودند: « در بهشت ملائكه‌ي مقرّبين خدا و حضرت آدم و حضرت محمد (صلي الله عليه و‌ آله) و تمامي انبياء الهي حضور دارند، آيا نور آنان براي روشن كردن بهشت كافي نيست كه نياز به نور خليفه‌ي دوم باشد؟
يحيي از حديث « اِنّ السَّكينةَ تَنطِقُ عَلي لِسان عُمَر » سؤال كرد. يعني « سنگيني و آرامش و وقار به هنگام سخن گفتن بر زبان عمر است.» حضرت فرمودند:‌« من منكر فضل عمر نيستم، اما ابوبكر كه از او با فضيلت تر بود بالاي منبر مي‌گفت: « انّ لي شيطاناً يعتريني، فاذا ملت فسدّدوني » يعني « همانا شيطاني همراه من است كه مرا اغوا مي‌كند,‌پس هرگاه از راه صحيح منحرف شدم (و حرف بي‌ربط زدم) مرا متوجه كنيد و جلوي مرا بگيريد.»
يحيي گفت: درباره‌ي اين حديث چه مي‌گوييد كه رسول خدا فرمود:« لو لم اُبعث لبعث عمر »؟ امام فرمود: كتاب خدا صادق تر است كه مي‌فرمايد: « و اذا اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح » خداوند كه از انبياء براي اداي رسالتشان پيمان گرفته و آن بزرگواران لحظه‌اي به وي شرك نورزيده‌اند، چگونه ممكن است بر خلاف پيمان خود، شخصي كه بخشي از عمرش را درحال شرك به خدا گذرانده به پيامبري برگزيند؟ همچنين روايت شما با حديث صحيح « نبّئت و آدم بين الروح والجسد» يعني من نبي بودم در حاليكه حضرت آدم بين روح و جسد بود، كه از رسول خدا نقل شده مباينت و منافات دارد.
يحيي پرسيد: از رسول خدا نقل شده كه فرمود:« ما احتبس عنّي الوحي قطّ الّا ظننته قد نزل علي آل الخطّاب» يعني‌: وحي بر من متوقف نشد مگر آنكه گمان كردم بر آل خطاب نازل شده. امام فرمودند: براي پيامبران جايز نيست حتّي لحظه‌اي در رسالت خود دچار ترديد شوند. از طرف ديگر خدا مي فرمايد: « الله يصطفي من الملائكة رسلا و من الناس» چگونه ممكن است كه نبوت از برگزيده خدا به كسي كه مدتها به او شركت ورزيده است منتقل شود؟
يحيي گفت: از پيامبر نقل شده كه فرمود:«لو نزّل العذاب لما نجي الا عمر» يعني اگر عذاب نازل مي‌شد نجات پيدا نمي‌كرد مگر عمر. امام فرمود: اين روايت با قرآن كه مي‌گويد:« و ما كان الله ليعذّبهم و انت فيهم و ما كان الله معذّبهم و هم يستغفرون » سازگار نيست. معناي آيه اين است كه خداوند ايشان را عذاب نمي‌كند تا آنهنگام كه تو در ميان ايشان هستي اي پيغمبر و عذاب كننده نيست ايشان را تا آنزمان كه استغفار مي‌كنند. »
بارزترين چيزي كه در اين مناظره جلب نظر مي‌كند روش صحيح مناظره با اشخاصي است كه به راههاي انحرافي كشيده شده و از صراط مستقيم كناره گرفته‌اند. امام (عليه‌السلام) با آنها محاجّه مي‌كند بر پايه ي اصولي كه خود آنها قبول دارند. آنها اتفاق دارند كه اگر حديثي مخالف با كتاب خدا بود، به فرمايش پيامبر خدا بايد آنرا كنار گذاشته و اعتقاد به آن پيدا نكنند. از اينرو امام (عليه‌السلام) كه قرآن ناطق است و سينه‌ي او گنجينه‌ي علوم قرآن است آنها را متوجه باطل بودن آن احاديث ساختگي مي‌فرمايد و با تلاوت قرآن، ضدّيت آن جملات دروغين را با كتاب خدا متعرض شده و در بخشي از آن كلمات جعلي هم آنها را به تعقل وا مي‌دارد و مي فرمايد كه از نيروي خدادادي خويش كمك گرفته ببينيد آيا اين كلام جاهلانه ممكن است از لسان مقدس پيامبر خدا صادر شده باشد؟!
البته اين احاديث جعلي آنچنان نزد اهل سنت معروف شده كه در كتابهاي خود آنها را ذكر كرده‌اند و ما به تعدادي از منابع آن در پاورقي اشاره كرده‌ايم.
ـ برخورد با فرقه‌هاي منحرف
امام جواد (عليه‌السلام) در برابر فرقه‌هايي كه در دوران آن حضرت وجود داشتند، شيعيان خود را آگاه ساخته و از انحراف از جاده‌ي حقيقت بر حذر مي‌داشتند. يكي از اين فرقه‌ها اهل حديث يا مجسمي مذهب بوده كه خدا را جسم مي‌پنداشتند. امام درباره‌ي آنان به شيعيان مي‌فرمود كه اجازه ندارند پشت هر كسي كه خدا را جسم مي‌داند نماز گزارده و به او زكات بپردازند. واقفه يكي ديگر از فرقه‌هاي موجود انشعابي از شيعه در زمان امام جواد بود كه به صورت مشكلي در مقابل شيعيان مطرح شده بود. آنان كساني بودند كه پس از شهادت امام كاظم (عليه‌السلام) بر آن حضرت توقف كرده و امامت فرزندش علي بن موسي الرضا (عليه‌السلام) را نپذيرفتند. وقتي از امام درباره‌ي نمازخواندن پشت سر واقفي مذهبان سؤال مي‌شد، آن حضرت در جواب، شيعيان را از اين كار نهي مي‌فرمودند.
زيديه نيز فرقه‌اي بود منشعب از شيعه، در روايتي از امام جواد (عليه‌السلام) آمده كه حضرتش فرمودند:«واقفيه و زيديه مصداق اين آيه از قرآن مي‌باشند كه «وجوهٌ يَومَئِذٍ خاشعَة عامِلَةٌ ناصِبَة » يعني در روز قيامت يك عدّه كه اهل آتش هستند بر چهره‌هايشان در آن روز غبار ذلت و خواري نشسته همچون كساني نمودار است كه شدت سختي‌هاي وارده بر چهره‌هاي ايشان نمودار است.
غلات نيز مورد تنفر امامان (عليهم‌السلام) بودند. خطر اينان براي شيعيان بسيار جدي بود. اينان به نام امامان‌، رواياتي را به دروغ ساخته و بدين وسيله شيعيان را كه پيرو ائمه بودند به انحراف مي‌كشاندند. امام جواد (عليه‌السلام) درباره‌ي ابوالخطاب كه از سران غلات بود فرمودند: « لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و كساني كه درباره‌ي لعن بر او توقف كرده و يا ترديد كنند.»
ـ مكتب علمي امام جواد (عليه‌السلام)
امامان عليهم‌السلام در زمان خود با توجه به وجود شرايط و زمينه فعاليتهاي علمي، شاگرداني را تربيت مي فرمودند و علم و دانش را توسط آنان در ميان افراد منتشر مي‌كردند. بديهي است كه شرائط اجتماعي و سياسي زمان ايشان يكسان نبوده و هر يك به فراخور آزادي بيان مشغول به فعاليت در اين قسمت مي‌شدند.
مثلاً در زمان امام باقر و امام صادق (عليهماالسلام) شرائط اجتماعي مساعد بود و به همين جهت تعداد شاگردان و راويان امام صادق (عليه‌السلام) بالغ بر 4 هزار نفر مي‌شد، ولي از دوران امام جواد تا زمان امام عسكري (عليهماالسلام) به دليل فشارهاي سياسي و كنترل شديد فعاليت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعاليت ايشان بسيار محدود بود. بنابراين اگر مي‌خوانيم كه تعداد راويان و اصحاب حضرت جواد (عليه‌السلام) قريب به صد و ده نفر يا صد و بيست نفر بوده، جاي تعجب نيست زيرا از يك سو آن حضرت شديداً تحت مراقبت و كنترل سياسي بود و از طرف ديگر در سن 25 سالگي حضرت به شهادت رسيدند.
 

ادامه مطلب مراجعه کنید..

تبریک ولادت حضرت زینب (س)

admin بازدید : 398 سه شنبه 05 اسفند 1393 نظرات (0)

 

میلاد بزرگ بانوی دشت کربلا و نگهدارنده ایمان و عقیده و کوبنده دژخیمان زورگوی بنی‌امیه، حضرت زینب(س) بر شیعیان مبارک باد!

 

ثمره ازدواج مبارک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام پنج فرزند به نام های حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن است.
بنابر آن‌چه که از امام صادق علیه السلام رسیده است «محسن» که آخرین فرزند زهرا بود، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه علیها السلام وارد آمد، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید.
زینب، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.

درباره ما
Profile Pic
دل خوش ازآنیم که حج میرویم
غافـل از آنیم کـه کج مـیرویــم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همینجاست کجا میرویم
حج بخدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر وریش نیست
هرکه علی گفت که درویش نیست
صبح به صبح در پی مکر و فریب
شب همه شب گریه و امن یجیب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از وبلاگ خوشم امد؟
    کدهای اختصاصی





    Powered by WebGozar

    محبوبیت در گوگل

    SusaWebTools