پس از ردیابی مکان خلبان روس توسط دستگاه ردیابی ماهواره ای که به وی متصل شده بود مشخص شد خلبان در مکانی حدود 6 کیلومتر پشت خطوط مقدم درگیری ارتش سوریه و مخالفین قرار دارد.
شش رزمنده از یگان ویژه عملیاتی حزب الله و 18 کماندوی سوری برای انجام عملیات به خطوط مقدم نزدیک شدند همزمان نیرو هوایی وهلیکوپترهای روس جهنمی از آتش در اطراف منطقه ایجاد کردند و همه استحکامات را با خاک یکسان کردند به گونهای که اکثر نیروهای دشمن مستقر در مکان فرار را بر قرار ترجیح دادند و زمینه نفوذ یگانهای ویژه فراهم شد.
این افسر سوری افزود: وجب به وجب پیشروی یگانهای ویژه توسط ماهوارههای روسیه بهگونهای دقیق پوشش داده شده بود که حتی بهقول وی وجود یک مورچه در فاصله چند صد متری یگانها حتی درون مکانهای سربسته را به آنها اطلاع میدادند و لحظه به لحظه گزارش عملیات به یک مقام خیلی عالیرتبه در کرملین که به نظرش شخص آقای پوتین بود منتقل میشد و مشخص بود که وی از همان جا بر کل عملیات با چشم ماهوارهیی نظارت دارد. به گفته این افسر که نمیخواست نامش فاش شود عملیات به شکار یکایک تروریستها در محیط عملیات چه توسط نیروی هوایی روسیه چه یگانهای عملیاتی سردار سلیمانی تبدیل شده بود. طبق اظهار نظر این افسر همزمان روسها یک جنگ الکترونیکی راهاندازی کردند که طی آن کل ماهوارهها و تجهیزات ارتباطاتی دشمن در شعاع چند کیلومتری منطقه و اطراف آن کور شده بود و تا وقتی که دشمنان به خود آمدند کار از کار گذشته بود؛ چراکه بیم آن میرفت ماهوارههای غربی جهت کمک به تروریستها اطلاعات عملیات را در اختیار آنها قرار دهند.
در نهایت این یگان ویژه پس از نفوذ در این شش کیلومتر و نابودی کل نیروهای باقیمانده با تجهیزات پیشرفتهای که در اختیارشان بود خلبان را نجات دادند.
جالب این که در این عملیات فوقالعاده خطرناک کل 24 نیرو به همراه خلبان کاملا سالم بدون حتی یک زخمی به پایگاه بازگشتند.
به گفته این افسر عالیرتبه سوری یکی از دلایل موفقیت این عملیات اختلافی بود که میان ترکها و تروریستهای وابسته به آنها پیش آمده بود بوده. چرا که ترکها تلاش داشتند خلبان را اسیر و به ترکیه ببرند و بعد برای باجگیری سیاسی از روسیه از او استفاده کنند. در حالی که تروریستهای مستقر در مکان معتقد بودند که ماجرای آتش زدن خلبان اردنی را باید برای خلبان روسی پیاده کنند تا ترس و وحشت را در دل دیگر خلبانان روس حاکم کنند. و همین اختلاف فرصت داد تا عملیات نجاتسازی که باید ظرف چند ساعت طلایی انجام میشد اجرا شود. چون مخالفان به هیچ وجه پیشبینی طرحریزی و پیادهسازی چنین عملیات پیچیده ضربتی با این سرعت را نمیکردند.
افسر سوری گفت: ژنرال سلیمانی اصرار داشت خود شخصا بر ریز عملیات نیروهای خود نظارت داشته باشد و تا اطمینان از موفقیت عملیات اتاق عملیات در کنار آنها بودند.
به هر صورت این روایت چند نکته را مشخص میکند:
1 - ژنرال سلیمانی کاملا سالم است و در خطوط مقدم جنگ با تروریستها فعالانه هدایت عملیات را عهدهدار است و پاسخ شایعات را با عمل خود نشان میدهد و نه با شعار و گفتار.
2 - چیزی به نام مخالفان تندرو و یا میانهرو در سوریه وجود ندارند و همه اینها تروریستهایی هستند که با جامهها و ماسکهای مختلف ظاهر میشوند.
3 - گروه 4+1 نمیتوانند در هیچ زمینهای به دیگر کشورها اطمینان کنند و باید خود طبق نقشه قبلی کار تروریستها در منطقه را تمام کنند.
4 - هماهنگیهای عملیاتی ایران و روسیه در سوریه فوقالعاده منسجم است و میتواند همه سدهای دشمنان را بشکند.
5 - پس از آتشباری روسیه در منطقه عملیات اکثر نیروهای سوری تبار ارتش آزاد سوریه از منطقه عقبنشینی کرده بودند و کماندوها با نیروهایی درگیر شدند که هم سوری نبودند و هم این که از تاکتیکهای نظامی کلاسیک و نه پارتیزانی استفاده میکردند و به همین دلیل احتمال میدهند اینها عناصر نظامی ترک و یا وابسته به ارتشهای دیگر کشورها بودند. به دلیل اهمیت سرعت در عملیات کماندوها مجبور بودند از جسد اینها بگذرند تا به هدف برسند و فرصت شناسایی و یا به اسارت گرفتن آنها را نداشتند.
6 - تروریستهای مستقر در این مکان تجهیزات خیلی نو و پیشرفته جنگ زمین به زمین و زمین به هوا در اختیار داشتند که تعداد زیادی از ارتش کشورهای همپیمان با ایالات متحده در ناتو هم در اختیار ندارند.
7 - طبق اظهار نظر منابع مطلع در ردیابی مکالمات بیسیمی مخالفان به ترتیب زبانهای عربی، ترکی، روسی و فرانسوی بیشترین زبانهایی هستند که تروریستها به آن مکالمه میکنند که مشخص میکند که چه کشورهایی امروزه بیشتر در خطر بازگشت تروریستها هستند و روسیه برای حفظ امنیت ملی خود مجبور است به ادامه مبارزه تا نابودی کل تروریستهای موجود در سوریه ادامه دهد.